آیا جرم رایانه‌ای همان جرم مطبوعاتی است؟
آیا جرم رایانه‌ای همان جرم مطبوعاتی است؟
عدلنامه: مشتق و جامد یکی از مباحث مهم در علم اصول است. در این بحث می‌گویند اگر شخصی در گذشته به صفتی متصف بوده و در حال حاضر فاقد آن صفت باشد، آیا به اعتبار اتصاف ماقبل، می‌توان در حال حاضر او را حقیقتا متصف به آن صفت نامید.

به گزارش عدلنامه، محمد مهدی مخبریان‌نژاد، بازپرس دادسرای جرائم رایانه‌ای، در یادداشتی نوشت:

مشتق و جامد یکی از مباحث مهم در علم اصول است. در این بحث می‌گویند اگر شخصی در گذشته به صفتی متصف بوده و در حال حاضر فاقد آن صفت باشد، آیا به اعتبار اتصاف ماقبل، می‌توان در حال حاضر او را حقیقتا متصف به آن صفت نامید.

پاسخ به این سوال در بدو امر ساده به نظر می‌آید؛ ولی جالب این‌جاست که این بحث دستخوش سال‌ها بحث علما قرار گرفته و در نهایت در پاسخ به این سوال، دو دستگی شکل گرفته است.

تصور بفرمایید که پیر مردی در پیش روی شماست. در سیر طبیعی او بعد از تولد، با گذر از نوزادی، طفولیت، نوجوانی و جوانی به سن کهولت و پیری رسیده است. بر خواننده پوشیده نیست که او در سن بیست سالگی جوان بوده و در آن زمان همه او را حقیقتا جوان خطاب می‌کردند. حال سوال این است که آیا می‌توان به اعتبار گذشته، او را در سال‌های پیری نیز جوان خطاب کرد؟ پاسخ به نظر واضح است و هر شنونده‌ای این استعمال را بر کنایه یا مزاح حمل می‌کند.

اما همه مصادیق به این وضوح نیست. فرض نمایید شخصی فارغ التحصیل رشته حسابداری بوده و چندین سال در یک شرکت به‌عنوان حسابدار مشغول به کار بوده است. در حال حاضر و به جهت تعدیل نیرو از کار بیکار شده و هر روز به‌دنبال شغل جدید می‌گردد. او حسب آگهی‌های منتشر شده مبنی بر استخدام حسابدار به شرکت‌ها مراجعه کرده و خود را حسابدار معرفی می‌نماید. بر فرض حاضر موردی را بیافزایید که این شخص به جهت عدم پیدا کردن کار چند سالی با خرید یک تاکسی مشغول مسافرکشی شده و بعد از سال‌ها، مجدد تصمیم گرفته در تخصص خود مشغول به کار شود. در این فرض آیا موضوع مشابه فرض پیرمرد است؟ یعنی اگر این فرد خود را حسابدار معرفی کند، شنونده آن را حمل بر کنایه و مزاح می‌کند؟

پاسخ حتما منفی است و هر شنونده‌ای این عبارت را حمل بر حقیقت کرده و به واقع به این شخص به دید یک حسابدار نگاه می‌کند.

علمای اصول این تفاوت را به جهت وجود ملکه و توان بالقوه حسابداری در این فرد تحلیل می‌کنند و طی قاعده‌ای بیان می‌دارند، چنانچه یک فرد حرفه یا شغلی را بیاموزد، مادام که از آن اعراض نکرده باشد، حتی در صورت عدم اشتغال فعلی، به نحو حقیقت متصف به آن حرفه و شغل به‌حساب می‌آید. به‌بیان ساده‌تر یک نجار در روز و زمان حضور در مغازه نجاری، نجار است و در شب و به‌هنگام صرف شام نیز علی رغم عدم اشتغال فعلی به‌حرفه نجاری می‌توان او را نجار خطاب کرد.

همچنین است یک هنرمند، ورزشکار، وکیل، سفیر و خبرنگار.

لذا اگر سفیر یک کشور در ایام مرخصی و به هنگام بازگشت به کشورش در فضای توئیتر، توئیتی منتشر نماید به منزله سخنان وی در سفارت آن دولت در کشور محل خدمت ایشان تلقی و مصداق مواضع رسمی آن کشور است.

مثال سفیر قابل انطباق با اصحاب رسانه و خبر است. به‌بیان دیگر اگر توئیت یک سفیر در خارج از محل خدمت و در فضای توئیتر شخصی خود می‌تواند مصداق مواضع رسمی یک کشور به‌حساب آید، پس انتشار یک خبر از سوی یک خبرنگار در توئیتر شخصی نیز می‌تواند مصداق یک خبر رسمی باشد.

حال در برگ سوال امتحانات پایان ترم یک دانشجوی حقوق، این سوال مطرح می‌گردد که با پذیرش خبرنگاری به‌عنوان یک حرفه و تخصص، اقدام یک خبرنگار در انتشار یک خبر در قالب توئیت یا استوری، با طرح ادعای کذب از سوی اشخاص ثالث، می‌بایست مصداق جرم مطبوعاتی تلقی گردد یا جرم را یانه‌ای؟/خبرآنلاین