به گزارش عدلنامه و به نقل از ایسنا، محمد شهریاری در نشست نقد و بررسی اکران فیلم “بی بدن” که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، درباره پرونده آرمان و غزاله گفت: قصد ما در این نشست، تخطئه اولیای دم، محکوم علیه که حکمش اجرا شده و مقتول و خانواده محکوم علیه نیست؛ فقط بحث علمی است.
غزاله شکور متولد ۱۳۷۳ دختر ۱۹ ساله بود که در ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ به دست آرمان عبدالعالی متولد ۱۳۷۴ کشته شد.وی در این نشست اظهارات قابل توجهی پیرامون زوایای پنهان پرونده آرمان عبدالعالی و غزاله شکور داشت.
* با توجه به پیامکهایی که گرفته میشود مظنون اصلی آرمان عبدالعالی شناخته می شود و پس از احضار به پلیس و تحقیقاتی که می شود پیامکها اخذ می شود و در پیامکها پارادوکس ها و تناقصاتی وجود داشت. نهایتاً او در تاریخ ۲۰ اسفند ۹۲ یعنی ۸ روز بعد به اتهام اخفای قتل با وثیقه ۲۰۰ میلیونی تومان آن زمان بازداشت و تحقیقات آغاز می شود.
*آرمان قبل اعترافش می گفت اصلا غزاله وارد منزلشان نشده و باهم پیامکهایی داشتند ولی او به منزل شان نیامده است. نهایتا در ۲۲ اسفند ۹۲ اولین اعترافات او در پلیس مطرح می شود و اعتراف می کند غزاله به خانه آنها آمده و از پله ها سر خورده و خون الود و زخمی شده است. او می گوید که ترسیده بوده و دیده که غزاله نفس نمی کشیده است و او را در کیسه زباله گذاشته و به سطل زباله برده و در چمدان قرمزرنگ گذاشته است. پیامکهای ارمان با تماس ها چک شد و گفت گوشی و سیمکارت را شکستم و حتی پیامک ساختگی هم به تلفن همراه غزاله فرستاده بود تا وانمود کند که غزاله پیش او نیامده است ولی موبایل غزاله در منزل آرمان عبدالعالی خاموش می شود.
*متهم آرمان اولا با انکار شروع کرد و گفت که با غزاله در ترکیه اشنا شده و همدیگر را ندیدند ولی در ادامه گفت که تماس داشتند و همدیگر را می شناسند و در اعتراف اول که نزد پلیس و مقام قضایی اعتراف کرد.
*متهم در اعترافاتش گفت که او را کشتم و در سطل زباله انداختم. متهم اول اقرار کرد و در ادامه تحقیقات بیشتری می شود و نهایتا او اعتراف میکند که دوباره دروغ گفتم و اقرار نهایی دارد که تا آخر هست و اعلام می کند که ما قصدمان ازدواج بود. علاقه زیادی داشتیم ولی غزاله به یکباره به او گفته که قصد مسافرت خارج از کشور دارد و حاضر به ازدواج نیست. و گفته که میخواهد با او کات کند و به همین دلیل عصبانی شده و او را هل داده است و سرش به تخت خورده و با میله بارفیکس ۵ الی۶ بار به غزاله ضربه زده است.
وی ادامه داد: بازپرس بعنوان مقام تحقیق، دوربین ها را آنالیز میکند. در ادامه جهت بررسی وضعیت خانه، پلیس وارد منزل آرمان می شود و نمونه خون از قسمت های مختلف از بارفیکس و فرش برداشته و تشخیص هویت انجام می شود و نهایتا تشخیص هویت تایید میکند خونی که در منزل ارمان بوده متعلق به غزاله بوده است نمونه برداری در حضور خانواده او انجام شده و نمونه توسط کارشناس گرفته شده است.
وی گفت: در پرونده صلح و سازش ورود ظریفانه باید داشته باشیم، در غیر این صورت منجر به قصاص می شود. هنرمندی که عکس ارمان را در صفحه اینستاگرامش می گذارد و از او قهرمان می سازد خانواده اولیای دم را جریح می کند و وکیل و خانواده محکوم علیه در همین پرونده بدرستی عمل نکنند طناب دار را بر گردن فرزند خود می گذارند.
وی با خواندن یکی از دست نوشته های غزاله و با بیان اینکه خوب و بد بودن به ظاهر افراد نیست و افراد را با ظاهرشان قضاوت نکنیم، ادامه داد:” بسم الله الرحمن الرحیم، با توکل به امام زمان(عج)، پروردگار و ملائکه اطرافش و ….
خداوندا ازت میخواهم فقط از ایران به آلمان بروم و آنجا انقدر انرژی بدهی تا یکی از آدمهای موفق شوم. درست است که آنچیزی را که میخواستم به من ندادی(رتبه) ولی واقعا از ته دل ازت می خواهم. خدایا گوش کن لطفا. خدایا درست است آرمان پسر عالیه ولی با رفتن من اوست که عصبی و ناراحت می شود نه من. پس کمکش کن با کس دیگری اشنا شود و عشق من از سرش بیفتد چون خودت میدانی من فقط موفقیت میخواهم و برای من مهم نیست کسی کنارم باشد و میخواهم یک فرد موفق باشم.گوش کن حرفم را و مادر و پدرم ارامششان را از دست ندهند. ”
وی گفت: در پرونده، اتهامی متوجه پدر و مادر آرمان نبوده است ولی در فیلم اینگونه نمایش داده شده است که اتهامی متوجه انها بوده که این طور نیست.
وی افزود:نهایتا بهمن ماه ۹۳ قرار مجرمیت قتل عمدی آرمان صادر و سال ۹۴ هم کیفرخواست صادر می شود. در این پرونده انقدر تقاضای اعاده دادرسی شده و انقدر حکم توقف صادر شده که ۵۰ الی ۶۰ قاضی داشته است.
شهریاری در پایان با بیان اینکه در این پرونده جسد پیدا نمی شود گفت: بدلیل حساسیت های این پرونده و اینکه آرمان هم در زمان وقوع قتل زیر۱۸ سال بود، ۵۰ فقره جلسه صلح و سازش برای این پرونده برگزار شد و حتی در سحرگاه اجرای حکم هم جلسه صلح و سازش را گذاشتیم و تلاش هایمان را کردیم.