به گزارش عدلنامه، محمدهادی جعفرپور، وکیل دادگستری، در یادداشتی نوشت:
مقارن با انتشار خبر حمله ی ناجوانمردانه ی دو ضارب به یک تن از وکلای دادگستری، انتشار برخی هجمه ها و حمله ها به سیاق یک سال گذشته علیه کانون وکلا ،مهر تاییدی است بر این ادعا که معاندان کانون وکلا، دغدغه ی اشتغال جوانان و اصلاح ساختار نهاد وکالت در جامعه نداشته، بلکه تنها هدف مشترک ایشان تخریب چهره ی وکیل دادگستری و کانون وکلای دادگستری است.
گرچه خدای مهربان همواره سربازان عدالت این سرزمین را در پناه خویش نگه داشته و می دارد، اما در یک سال گذشته انواع و اقسام خبرهای نادرست و مطالب ناشایست علیه وکیل دادگستری و کانون وکلا از سوی برخی رسانه نما منتشر شد. رسانههای همسو با معاندان کانون وکلا در نشر هجمه ها تا دلشان خواست بر طبل تخریب و حمله بر کانون وکلا کوبیدند اما در این بین کسانی لب به هجمه و حمله علیه کانون وکلا باز کردند که از قضا و البته به اشتباه خودشان را متصف به عنوان مقدس وکیل دادگستری می دانند، همان هایی که برای چند صبا پشت میز نشستن و داشتن منصب مدیریتی و…هر چه از دهان نامبارکشان در می آید، نثار تنها نهاد مدنی این سرزمین می کنند .کاش می شد هدف غایی و نهایی اینان را تصور کرد و یا دریافت که این ها با خودشان چند چند هستند و بر مدار کدام عقل و منطق و برای چه و به چه منظور تا به این حد بیمحابا بر کانون وکلا می تازند؟
جالب آنجاست کسانی که خودشان را قانون مدار و تابع قانون می دانند و بعضا وظیفه ی نظارت بر حسن اجرای قوانین نیز بر عهده ی چنین اشخاصی است، به عوض حمایت از قانون و تکریم مدیران کانون وکلا که جز به مُر قانون، مقهور هیچ مقام و موقعیتی نمی شوند. کانون وکلا را دعوت به تبعیت از بیقانونی کرده ،حرکت بر مسیر قانون را در تقابل و چالش تعریف می کنند.
کاش کمی تاریخ می خواندند تا به قدر فهم خویش درک می کردند که اقتدار کانون وکلا با بیش از صد سال اعتبار با تاسی از قانون واجد چنین اصالتی شده است. کاش قدرت فهم این نکته ی واضح و مبرهن را داشتید که کانون وکلا نه در این سرزمین بلکه در تمام نظام های مبتنی بر دموکراسی تنها نماد حاکمیت قانون در این نظام است لذا بهتر است بدانید که با این هجمهها و حمله ها نه به کانون وکلا بلکه شالوده قانونمداری نظام را وارد چالش بین المللی می کنید!
محض اطلاع آنان که در مصاحبهها و گفتوگو های رسانه ای، تمکین کانون وکلا به قانون را به ناتوانی در برگزاری آزمون تفسیر می کنند، بدانند که قریب به بیش از ۲۵ سال است که کانون وکلا به موجب قانون، متصدی برگزاری آزمون بوده و هست ((لطف کرده به این سابقه ی تاریخی دقت کنید و اگر چشمتان دید و ذهنتان درک کرد مقایسه کنید، سابقه ی تاریخی این مصوبه را با سابقه ی انشاء نهادی که حیاتش به موجب قانونی موقت بوده و…! ))
حال چنانچه تن ندادن به نقض قانون و قانون شکنی، تعبیرش ناتوانی است، باید بگویم بله کانون وکلا ناتوان است!! آری کانون وکلا در نقض قانون ناتوان است، یقینا کانون وکلا در گوش به فرمان بودن مافوقی جز قانون، ناتوان است.
اینکه بزرگان و معلمان عزیز همواره به دانش آموزان و کودکان این سرزمین مرور تاریخ و مطالعه منابع تاریخی توصیه موکد داشته و دارند، یکی از علل مهم و قابل توجه اش آنجاست که به قول امروزی ها در بیان مطالب سوتی ندهیم، چراکه اگر اندک اطلاعی از تاریخ کانون وکلا داشتید، به این درک و فهم می رسیدید که اعضاء کانون وکلا در طول حیات پرافتخار ِخانه ی مشترک خویش، جز به قانون، به امر هیچ مقامی تمکین نکرده و نمی کنند و رمز استواری و بالندگی این کهن دیار دوست داشتنی همین تمکین به قانون است ولاغیر. /خبرآنلاین