به گزارش عدلنامه، محمدطاها سلیمیکیا وکیل دادگستری در یادداشتی نوشت:
یکی از بزرگ ترین دلایل زوال و ویرانی نهاد متمدن و میراث گران بهایِ وکالت گزیدن و بکار گماشته شدن برخی وکلای ناکارآمد و بی رحم در ارکان این نهاد سپند و سترگ میباشد. در ادوار گذشته به روشنی اثبات شده است که انتخاب ناراست گروهی از وکلای دادگستری برای مدیریت در نهاد دادخواهی و جورستیز که نشات گرفته از نفوذ تشکل های سودجو و نان به نرخ روز خور با یارکشی های مغرضانه بوده است موجب سرشکستگی و افول کانون وکلای دادگستری شده است . از انتخاب هیئت رئیسه ی اسکودا گرفته تا انتخابات کمیسیون های کانون های وکلای دادگستری دست خوش یورش بی رحمانه ی بهره گیران بوده است. اکنون در این دوره از مدیریت کانون وکلای دادگستری مرکز نیز شاهد گزینش وکلای ناکارآمد و ناهمسو در رسته های مدیریتی بوده ایم. همانند شخصی که بدون پیشینه یا کارِ انتظامی دادستان انتظامی منصوب شدند یا این که شخصی بدون هیچ گونه فعالیت در روابط عمومی به عنوان مدیر روابط عمومی منصوب شدند و در مقابل نظارهگر بودیم که در کمال بهت و شگفتی سرکار علیه سیده رقیه موسوی که نیک خواه، یکدل و غیرتمند هستند و دلسوزی و توانمندیهایشان بر کسی پوشیده نیست بدون هیچ دلیل خردمندانه در آشفته ترین و مخاطره آمیزترین دوران حیات وکالت از حضور تاثیرگذارش بیبهره ماندیم و اکنون با وجود این همه ناسپاسیها جناب محمّد شیوایی مردی که از جنس شرافت، همدلی، دلسوزی و کارسازی است را بدون پیش سازهای ارکان مهم کانون وکلا یعنی اداره ی حقوقی را از حضور موثر و پر رنگ ایشان بی بهره ساختند . پرسش منِ کوچک از مدیران گرانقدر کانون وکلای دادگستری مرکز این است که در این برهه از زمان که نهاد وکالت نیازمند وجود مدیران شرافتمند و رادمرد و خشکاندیش است با کدامین پایان نگری و رایزنی و سیاست این چنین مدیران شایسته، خردمند و بزرگ را با تمام بی مهری از دست می دهید؟ آیا مگر در این لحظات واپسین و تاب فرسا جز مدیران ژرف اندیش، خردورز، کاردان و دلسوز کسان دیگری می توانند پیکر نیمه جان نهاد وکالت را درمان بخشند و التیام دهند؟ آیا وقت آن نرسیده است که در این زمان حساس و طاقت فرسا قدری دست از سر خودخواهی و بی تدبیری مان برداریم چرا که آنچه به امانت بر ما سپرده شده است میراث ارزشمندی است که برای زلفِ چون کمندش سرها بریده شده است بی جرم و بی جنایت.